نگاهی به نمایش ”‌گروفالو”‌ نوشته ”‌بهرام جلالی پور”‌ و کارگردانی ”‌آرش شریف زاده”‌- هایپرکلابز

معصومه شوقي 9 سال پیش
نگاهی به نمایش ”‌گروفالو”‌ نوشته ”‌بهرام جلالی پور”‌ و کارگردانی ”‌آرش شریف زاده”‌- هایپرکلابز هایپرکلابز :

نمایش « گروفالو » را می توان از دیدگاه دسته بندی کیفی انواع درام در گروه نمایش های « ژورنالیستیک » یا «سرگرمی ساز» دانست، زیرا داستانی ساده دارد و از پیچیدگی ها و پیرنگ های فرعی داستانی در این اثر چندان خبری نیست.
داستان این نمایش داستانی آشناست؛ کودکی ( در این جا بچه موشی ) سفری را آغاز می کند و در راه سفر بیش از گذشته با زندگی و چالش ها و دشواری های زیستن آشنا می شود و در هر مرحله و منزل از سفر بر آموخته ها و آزموده ها ( تجربه ها ) او افزوده می شود. ویژگی دیگری که برای درام های ژورنالیستیک یا سرگرمی ساز برشمرده اند، قهرمان پروری مضاعف است. در نمایش « گروفالو » نیز قهرمان، یعنی همان موش کوچولو، و یاریگران او، یعنی پدربزرگ موش کوچولو یا به بیان باریک تر روح پدربزرگ موش کوچولو و گروفالو، هیولایی که از اندیشه و تخیل موش کوچولو به پیکر و تجسم می رسد، هر سه دارای توان های برتر از دیگر کاراکترهای نمایش هستند و همین توان های برتر زمینه و دلیل پیروزی ایشان را در درگیری با دیگر کاراکترها، یعنی روباه، مار و جغد فراهم می سازد. بچه موش از تخیلی قوی و هوشمندی برخوردار است، روح پدربزرگ هم از سویی روح و ورای جسم ( تن و ماده ) است و هم از سوی دیگر تجربه فراوانی از زندگی دارد. گروفالو نیز توان و نیرویی بدنی بیشتر و جثه ای بزرگتر نسبت به دیگر کاراکترها دارد.

لذت سرگرم شدن
دیگر ویژگی درام های ژورنالیستیک یا سرگرمی ساز این است که این گونه آثار بیش از آن که اندیشه و تعقل مخاطب را به چالش بکشند، احساسات و عواطف او را برمی انگیزند و درگیر می سازند. نمایش گروفالو نیز بیش از آن که ذهن و اندیشه تماشاگرانش را درگیر سازد، تلاش بر آن دارد تا بر ایشان تاثیری عاطفی و احساسی بگذارد؛ اگر چه میزان تاثیرگذاری این نمایش و بهره گیری از عوامل اثرگذار و چگونگی کارکرد آن ها در این نمایش نکته مهمی است که جای بحث و بررسی دارد.

نمایش گروفالو همچون دیگر نمایش های ژورنالسیتیک یا سرگرمی ساز اندکی مطول است و تلاش می کند تا مخاطب را به هیجان بیاورد و سرگرم سازد. شاید ما ایرانی ها به آثار سرگرمی ساز با نگاهی چندان گرامی و محترم ننگریم و شاید از همین روست که در بیشتر نمایش های کودکان و نوجوانان به سوی آثار پداگوژیک ( آموزشی، تعلیمی، تربیتی ) می رویم. شاید این پسند و سلیقه ایرانی از آن جا بیاید که بیشتر ایرانی ها به معنا و محتوا بیش از فرم و ساختار اهمیت می دهند. اما باید بیدار این نکته بود که « لذت سرگرم شدن »، « نیاز » انسان ها و به ویژه کودکان و نوجوانان است و ذهن شلوغ و پرآشوب ما آدم های این روزگار، حتی کودکان و نوجوانان، به « آرامش » و « آسودن » نیاز دارد. چه خوش و چه بهتر که این سرگرمی باری از فرهنگ و هنر را دارا باشد. نمایش گروفالو، نمایشی است که فرصت « لذت سرگرم شدن » را برای تماشاگرانش، به ویژه کودکان و نوجوانان، فراهم می سازد.

نمایش گروفالو نیز بیش از آن که ذهن و اندیشه تماشاگرانش را درگیر سازد، تلاش بر آن دارد تا بر ایشان تاثیری عاطفی و احساسی بگذارد؛ اگر چه میزان تاثیرگذاری این نمایش و بهره گیری از عوامل اثرگذار و چگونگی کارکرد آن ها در این نمایش نکته مهمی است که جای بحث و بررسی دارد.
نمایش گروفالو، نمایشی « زمان شمول » و « مکان شمول » است که تاریخ مصرف ندارد و مخاطب با هر فرهنگی می تواند با این نمایش ارتباط برقرار سازد. این نمایش به نسبت به « مفاهیمی والا » نیز می پردازد. این سه ویژگی از ویژگی های آثار هنری ارزشمند و ماندگار به شمار می روند. الگوی داستانی سفر و آزموده و پخته شدن در سفر و « تحول »، « بازشناسی » و « رنج » کاراکتر قهرمان در گذار از آغاز تا پایان سفر، از دوران گذشته تا کنون مورد توجه بوده اند. در هنر سینما، این الگوی داستانی را در فیلم های موسوم به « فیلم های جاده ای » فراوان دیده ایم. یکی از نامورترین داستان های بهره مند از این الگوی داستانی، داستان « شنل قرمزی » ( یا کلاه قرمزی ) است. نمایش « گروفالو » دارای لایه ها، رمزگان، نشانه ها و ژرف ساخت نیست و نمی توان آنچنان که « اریک فروم » در کتاب « زبان از یاد رفته » داستان « کلاه قرمزی » را کاویده است، این نمایش را بررسید.


اندک بودن جذابیت های دیداری و تصویری
کاراکترهای نمایش گروفالو از دیدگاه زبان دیداری چندان آشنا تصویر نشده اند. موش کوچولو و پیکرینه ( تجسم ) روح پدربزرگ او نشانی از موش بودن ندارند و اگر نبود سخن و گفت و گوی میان ایشان و پیش از آن شنیدن گفت و گوی میان سایه پدر و مادر موش کوچولو به طور کلی نشانه های گفتاری، درنمی یافتیم ایشان موش هستند. روباه نیز از روباه بودن تنها دمی را دارد و باز اگر نبود گفتار و سخن کاراکترها، هرگز جغد بودن جغد دریافته نمی شد. در این میان مار بیش از دیگران نشان دیداری و پیکرینی از مار دارد و « امین حسینی »، بازیگر نقش مار، جذاب تر و دیدنی تر از همبازیانش نقشش را ایفا کرده است. نمایش گروفالو از تنوع و جذابیت های دیداری و تصویری کم بهره است و کاش صحنه هایی مانند صحنه آغاز برخورد موش کوچولو با مار و نواختن نی با نوایی هندی توسط روح پدربزرگ، یا صحنه پدید آمدن ناگهانی چمنزار و یا صحنه پرواز و فرود در جنگل جغد را بیشتر در این نمایش می دیدیم. یادمان باشد که در هنر نمایش و تئاتر زبان تصویر و دیدن مقدم بر گفتار و شنیدن است. از دیگر سو ضرباهنگ و ریتم کند این نمایش در بسیاری از صحنه ها به ارتباط تماشاگر با اثر ضربه وارد ساخته و از جذابیت این نمایش کاسته است.

به کار بردن دو جمله و عبارت « تبدیل شدن از حالت جامد به گاز » و « عصا رو می کنم تو حلقت » توسط روح پدربزرگ موش کوچولو جالب نیست و شاید بد نباشد در نمایش های کودکان و نوجوانان دقت، ریزبینی و باریک اندیشی بیشتری را در به کار بردن چنین جمله ها و عبارت هایی داشته باشیم.

پیشنهاد می کنم اگر می خواهید فرزندانتان را دست کم ساعتی دور از « گجت ها » و « گیم ها »ی دیجیتال و انیمیشن ها و کارتن های خشن و آسیب زا نگه دارید، روان ایشان را به سوی آرامش هدایت کنید و دلبندانتان را با سرگرمی بهتر دیگری آشنا سازید و ایشان را برای تماشای تئاتر و پیوند با هنر در بزرگسالی پرورش دهید و تربیت کنید، حتما به تماشای نمایش « گروفالو » بروید.

منبع :http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=277990

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب

سایر مطالب از معصومه شوقي

منتظر رامبد و جناب خان باشید!
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
جواد یحیوی: در حق پسرم کوتاهی کردم!
تصویری از نیکی کریمی در جشنواره‌ی ونیز
بهرام رادان: شانه خالي كردن در مرامم نيست (قسمت دوم)
بهرام رادان: شانه خالي كردن در مرامم نيست (قسمت اول)
گریم سخت مهدی پاکدل و دیگر بازیگران فیلم محمد رسول الله
ایرج کریمی منتقد سینما درگذشت
وقتی استفاده از پروتز، پرویز پرستویی را جوان کرد
هدیه تهرانی؛ از اوج درخشش تا خاموشی
عاشقانه‌ی "در دنیای تو ساعت چند است" در صدر فروش‌ بیپ‌تونز
حسین محب اهری از مبارزه با سرطان می گوید
تئاتر‌هایی که توقیف شده‌اند
بیوگرافی ندا مقصودی
جناب‌خان کیست؟/ گفتگوی خواندنی با صدا پیشه عروسک جناب خان
فرهاد آئیش بازیگر فیلم تازه مانی حقیقی شد
خاطره طنز ملیکا شریفی نیا از مادرش، هنگامی که در ترافیک گیر کردند
ساره بیات و رعنا آزادی ور از محمد رسول الله چه گفتند؟
کارگردان «جیغ» درگذشت
لباس متفاوت و زیبای محمد علیزاده در کنسرت اش