هایپرکلابز : در شمارههای گذشته در این ستون، نیمنگاهی داشتیم بر گوشهای از وقایعی که بر مرحوم استاد سیدجواد بدیعزاده در زمینه خلق اثری جاودانه،یعنی ترانه قدیمی «شد خزان گلشن آشنایی» رفته است. در شماره گذشته نیز قول دادیم که در نوبت و به مناسبت ماه محرم، از چند نوحه جاودان که دارای پایگاه و جایگاه عمومی در میان عزاداران حسینی است، یادی کنیم.
یکی از همین آثار، نوحه غمانگیز «نوجوان اکبر من» است که آهنگ آن نخستین بار توسط استاد جواد بدیعزاده ـ که خود از مدّاحان و نوحهخوانان اهلبیت(ع) نیز بود ـ ساخته شد و چند سالی نیز در آیینهای عزاداری در تهران، مشهد، قم و دیگر شهرها رواج یافت و سپس به صورت صفحههای مذهبی و نوحهخوانی به بازار گرامافونهای قدیمی نیز راه یافت و از صفحات پرفروش آن روزگار به شمار میآمد؛ به طوری که در نیمه دوم دهه ۴۰ و دهه ۵۰ نیز صفحه قاچاق آن توسط کمپانیهای غیرمجاز صفحهپرکنی در پشت شهرداری ــ میدان توپخانه آن روزگارــ در روزهای قبل از محرم در تیراژهای بالا به فروش میرسید. گرچه در آن ایام مکرراً از رادیو هم پخش میشد.
استاد جواد بدیعزاده، آهنگ این نوحه را در دستگاه همایون، روی شعری از مرحوم یغمای جندقی ساخت و در سال ۱۳۴۲ در رادیو ایران ــ میدان ارگ سابق و ۱۵خرداد فعلی ــ ضبط شد و خوانندگان اصلی این نوحه، خود استاد بدیعزاده و ایرج خواجهنوری(خواننده موسیقی اصیل ایرانی) و استاد احمدیان بودند و هربار که آن سه نفر، مصرع اول نوحه را میخواندند، اعضای گروه کر رادیو ایران نیز در پاسخ آنها میخواندند: «نوجوان اکبر من ــ نوجوان اکبر من».
چگونگی ساخته شدن شعر «نوجوان اکبر من» نیز حکایت شیرینی دارد که استاد باستانی پاریزی به طور مشروح در یکی از کتابهای خود پیرامون آن سخن گفته است. متن آن نوحه غمانگیز و دلنشین که برای عدهای نیز شعری آشناست، به این شرح است:
میرسد خشک لب از شط فرات، اکبر منر نوجوان اکبر من
سَیلانی بکن ای چشمه چشم تر منر نوجوان اکبر من
کِسوَت عمر تو تا این خُم فیروزه نگونر لعلی آورده به خون
گیتی از نیل عزا ساخت سیه معجرِ منر نوجوان اکبر من
تا ابد داغ تو ای زاده آزاده نهادر نتوان برد ز یاد
از ازل کاش نمیزاد مرا، مادر منر نوجوان اکبر من
تا مه روی تو ای بدر عرب، شمس عراقر خورد آسیب محاق
تیره شد روز پدر، گشت سیه اختر منر نوجوان اکبر من
گر برین باطله (یغما) کَرمِ شبه رسولر نکشد خط قبول
خاک بر فرق من و کلک من و دفتر منر نوجوان اکبر من
و امّا یغمای جندقی
مرحوم یغمای جندقی که از او به عنوان سراینده این نوحه غمانگیز یاد میشود، نامش میرزا رحیم یغما بود که در سال ۱۱۹۶ هجری ـ قمری در دهکده خور و بیابانک اطراف جندق (که حالا برای خودش شهری شده) به دنیا آمد و در هفت سالگی به شغل شترچرانی مشغول بود و معاش خانواده خود را تأمین میکرد، ولی به دلیل استعداد زیادی که داشت، در نوجوانی به سمت منشی گری حاکم جندق برگزیده شد و در همین دوران بود که اولین اشعار خود را با تخلص «مجنون» آغاز کرد و بعد از آن نیز به دلیل داشتن استعدادهای خارقالعاده، سلسله مراتب را در حکومت قاجارها طی کرد و به منشی گری سردار ذوالفقار حاکم سمنان رسید. اما مدتی بعد مورد خشم و غضب او قرار گرفت و دچار چوب و فلک و زندان و سیاهچال شد و پس از آزادی از زندان، تخلص خود را به نام «ابوالحسن یغما» تغییر داد و جامه درویشی پوشید.
در شماره بعدی ان شاءالله قصد دارم گوشهای از مطالعات و مشاهدات و تجربیات خود را در زمینه نوحههای معروفی چون «بیا مادر از حرم بیرون»، «مکن ای صبح طلوع»، «امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود»، «جوانان بنیهاشم بیایید» و… چند نوحه دیگر را در اینجا بیاورم و بعد از آن، حوادث تلخ و شیرین مربوط به «شد خزان» استاد جواد بدیعزاده را برایتان شرح خواهم داد.
اما آنچه که در اینجا ضروری میدانم به آن اشاره میکنم این است که اصولاً خوانندگان معروف نیز در سالهای گذشته به اجرای نوحههای غمانگیز در ایام سوگواری میپرداختند و آنها را با سازهای کوبهای چون طبل، سنج و طبل کوچک ضبط و پخش میکردند و اکثر آن آثار نیز به دلیل برخورداری از الحان موسیقی اصیل ایرانی، خیلی زود مورد استقبال مردم قرار میگرفت.
البته خوانندگان آن نوحهها به دلیل ارتباط ضعیف با دیگر اقوام، و نیز در دسترس نبودن وسایلی چون گرامافون و ضبط صوت، هنوز تأثیری از موسیقی و نوحههای عربزبان نگرفته بودند. بنابراین، نوحههای قدیمی در ایران، یا در موسیقی دستگاهی، یا در مقامهای موسیقی محلی اجرا میشد. برای مثال میتوان از مرحوم تاج اصفهانی و مرحوم اقبال آذر نام برد که علاوه بر اجراهای بینظیر موسیقی ایرانی، آثاری ماندگار از موسیقی مذهبی مانند اذان و مناجات نیز از خود بر جای گذاشتهاند.
ادامه دارد