هایپرکلابز : كسانی كه با امیرحسین مقصودلو رفاقت میكنند این فرصت را دارند تا یك «رفیق» پایه داشته باشند. تكهپارهای از این انرژی مثبت و خوب نصیب كسانی میشود كه با «تتلو» گپ بزنند و توی اتمسفر او قرار بگیرند. «تتلو» یك پسر خودمانی و خونگرم است.
چطور شد امیرتتلو كه زمانی از عشق و رابطه دختر و پسری میگفت، حالا به آهنگهای ملی میهنی رسیده؟
وقتی سعی میكنی عشق رو در كشورت جاری كنی، حتما به آهنگهای ملی و میهنی هم فكر میكنی. البته وقتی هدفت این باشه. به خاطر اینكه بزرگترین سلاح ما مسائل ملی و میهنی است. ما باید ارتشمون رو به نمایش بذاریم، ورزشكارانمون رو به نمایش بذاریم چون تمام خارجیها جوری ما رو تصور میكنن و جوری براشون ایران تعریف شده كه ما حتی یك قایق موتوری هم نداریم.
یك پیراهن نایك و آدیداس تن ما میبینن تعجب میكنن كه همچین ماركی هم مگه در ایران هست! در صورتی كه ما اینجا همه چیز داریم و باید اونا رو نشون بدیم و در دنیا سری تو سرها در بیاریم. فکر میکنم من بتونم كمك كنم و اگر این كار رو نكنم خیانت كردم.
مدتی است با بازیكنان فوتبال هستی این ارتباطها از كی شكل گرفت و اصلا چی شد كه در 27 سالگی به فكر تغییر فاز و فوتبالیست شدن افتادی؟
والا تغییر فاز ندادم. فوتبال همیشه در زندگی من بوده. درسته كه 13و14 سال به خاطر خوانندگی از آن دور بودم ولی همیشه دنبالش بودم. پیگیری كردم و چون من ورزش اصلیام فول كنتاكت بود، قبل مسابقات دو هفتهای ما رو كاملا از لحاظ بدنی آماده میكردن.
احساس میكنم اگه 6،5 ماه سنگین پشت یك كاری رو بگیری در سطح حرفهای میتونی آماده بشی و این یك توهم نیست. من تازه 27 سالمه و سه سال دیگه تازه میشم 30 ساله. از راه فوتبال هم نمیخوام نون بخورم كه فكر كنم دیر شده.
من میخوام یك سال فقط در سطح حرفهای بازی كنم و با پستهام در اینستاگرامم و با تبلیغاتم در جاههای مختلف بگم درسته خواننده بودم اما موفق شدم و به جایی كه میخواستم رسیدم و این یعنی خواستن توانستن است.
خودت رو در چه سطحی از ورزش میبینی؟ به نظرت در سطح یك ورزشكارحرفهای هستی؟صددرصد حرفهای.
تغییر فاز تتلو از یك خواننده زیرزمینی به خوانندهای كه همه رسانههای مهم دنیا از او بگویند، چه طور اتفاق افتاد؟
والا ما نخواستیم تغییر فاز بدیم. ما برای اینكه همه دنیا از ما حرف بزنن این كار رو نكردیم. ما دیدیم مساله بسیار مهمی برای كشور و رهبرمان است و در همه دنیا صحبتش میشه. اما اگر این اتفاق افتاد فقط خواست خدا بود.
ارتباطت با ستارههای سینما و ورزش چه طور به وجود اومد؟
خیلی اتفاقی. جایی همدیگه رو دیدهایم و آشنا شدیم و با هم صحبت كردیم و رفیق شدیم. بیشتر اتفاقی بوده. تمام شد و رفت.
اینكه این قدر همیشه مورد توجه بودی اما همیشه از رسانههای رسمی دور بودی دلیل خاصی دارد؟
خب هر شبكهای یك مدیر داره و مدیر دوست داره طبق اون قوانین فعالیت كنه. منتها من هیچ قانونی رو برای كارم ندارم. یعنی هیچ قوانینی. احساس میكنم هر آن چیزی كه از دل برمیاد بر دل میشینه و كوچكترین سانسوری رو دوست ندارم در كارهام باشد. آنها همیشه یك سری چیزهایی رو از من میخواستند كه من دوست نداشتم تحویل بدم. حالا چه خارجی و چه ایرانی.
رویای امیرتتلو واقعا چیست؟ این حضور در جام جهانی و قهرمانی با ایران چقدر واقعی است؟
من ایمان دارم و نیتم خیره و دوست دارم واقعا مردم ما یك جشن خوب و یك خاطره خوب از جام جهانی داشته باشن. فكر میكنم مردم ما با تحریمها كنار اومدن و سختی كشیدن و احساس میكنم واقعا حق آنهاست كه خوشبختی داشته باشن و قهرمانی جهان یك خوشبختی برای هر ملتیه و چون با نیت خیر و تمام انرژیم میخوام برم جلو، فكر میكنم بهش میرسم؛ حالا ممكن است خیلیها هم بخندند.
رویای امیرتتلو چیست؟
من دوست دارم اون روزی كه كنسرت میذارم بگم خدایا شكرت برای این جمع تو كشور خودمون. رویای من این است كه در كشور خودمون كنسرت بذارم و جام جهانی فوتبال رو بگیریم برای ایران.
دعاهای هرشب چه طور استارت خورد و چرا اصلا به ذهنت رسید با هوادارانت نیایش شبانه برگزار كنی؟
والا نوشتن دعا تاثیرش رو خیلی بیشتر میكنه. چون شما وقتی كه دعا رو مینویسید هم اون رو ثبت كردید و هم تصویرش رو دیدید. وقتی مینویسید بقیه دعای شما رو میخونن. اینها تاثیر دعا رو واقعا چند برابر میكنه.
جمعیت اینستاگرام من هم یك میلیون و نیم است و اینكه یك میلیون و نیم جمعیت با هم دعا كنند و دعاشون رو بنویسند فكر میكنم تا الان در تاریخ اتفاق نیفتاده. فكر میكنم انرژی بسیار زیادی داره و این كار رو همیشه ادامه خواهم داد.
در این مدت خیلیها به تو فحش و ناسزا گفتن. فكر میكنی دلیل اصلیشون چه بوده و چرا امیرتتلوی جدید را نمیفهمند؟
من فكر میكنم یك سری اونا از روی حسادت بوده و یك سریاش هم از روی اینه كه من با بعضی خوانندهها مشكل دارم. چون راه درست رو نمیرن و هدفی رو كه ما به خاطرش موسیقی رو دنبال میكنیم با حرفهای ركیك و زشت یا با بازی كردن با اعتقادات مردم دارن خراب میكنن و اسم موسیقی ما رو بد میكنن. من به دشمنی با آنها برخواستم و طبیعتا به طرفداران آنها هم برخورد. اما همان طرفدارها هم در نهایت مییان و با ما عكس میگیرن.
این تغییرات چقدر درونی است و چقدر به خاطر مسائل بیرونی است؟
والا همهاش درونیه. تا من چیزی رو بهش نرسم نمیگم. چون میگن شنیدن كی بود مانند دیدن. تا چیزی رو ندیدی باورش نكن. ولی اونقدر برو جلو تا ببینیش. همیشه چیزی رو میگم كه دیدم. همین یعنی درونیه و حس خوب داشتن نسبت به خودت و چون از دل بر مییاد به دل هم میشینه.
با اینكه هیچ درآمد مشخصی نداری، چطور این همه آهنگ میسازی؟ مربی ورزشی اختصاصی داری؟ كلیپ میسازی و. . .
این همه آهنگ رو كه خودمون میسازیم و به خاطرش هیچ دستمزدی هم دریافت نمیكنیم. مربیهایم هم من سعی میكنم براشون تبلیغ كنم و آنها هم از جان و دل با من كار میكنند و تا به حال با هم بحث مالی نداشتهایم.
در مورد لباسهام همیشه اسپانسرم والتون بوده و همیشه لباسهامرو آورده و من حتی احتیاج به خرید لباس هم ندارم. غذایم هم كه گیاهی است و خرجی نداره. فعلا زن هم كه ندارم.
دلیلی نمیبینم به خاطر پول خیلی كارها رو انجام بدم. واقعا آن قدری برام ارزش نداره. چون خداوند همه چیز رو به من میرسونه. هر كسی كه كاری رو برای من انجام میده واقعا با عشق و علاقه انجام میده و همین برای من بس است.
فكر راه انداختن شعبه فروش لباسهای امیر تتلو از كجا اومد؟
لباس اصلا به من ربطی نداره. برای سیا والتون دوستمه كه در دوبی مغازه داشت. به خاطر اینكه خیلیها فیك این لباسها رو با قیمتهای بالا و كیفیت بد میفروختن و هم اینكه خیلی كلاهبرداری میشد و ما مجبور شدیم این كار رو بكنیم.
به خاطر همین از سیا خواستم خیلی زودتر شعبهاش رو افتتاح كند. خب سیا شرایطش رو نداشت به لحاظ مالی. اما بعد چند سال تونست مغازه اجاره كنه و قراردادش رو بسته تا هوادارها بتونند لباسها، گردنبندها و. . . ما رو داشته باشن.
چون واقعا خیلیها از ما لباسها رو میخواستن و از روی علاقه میرفتن قلابیش رو میخریدن و ما این رو دوست نداشتیم. به منم هیچ ربطی نداره. من فقط لباسهام رو از والتون میخرم و براش هم تبلیغ میكنم.
در یك سال اخیر دو آلبوم بیرون دادی این روند ادامه داره؟
اگر به من باشه، هر دو هفته یك آهنگ بیرون میدم. البته اینكه میگم دو هفته یك آهنگ، یعنی دو هفته كار شبانهروزی! شبها هم نمیخوابیم. میتونم چون واقعا تمام وقت و انرژیم رو روش میذارم. حتی موقع خواب. من در همهجا به قافیهها فكر میكنم. وقتی با دوستانم هم حرف میزنم به دنبال یك موضوع جدید هستم.
حتی به ارتباط بین آدمها نگاه میكنم و در شعرهام هم اون رو در نظر میگیرم. یعنی همش به دنبال دیدن و گفتن واقعیتها هستم. در همه حال. همه چیزهای دیگری دارن. زن و زندگی و كارخانه و مطب و معدن و. . اما من همه زمانم را روی این كار گذاشتم.
حرف آخر؟
خدا وقتی كه بخواد كسی رو به جایی برسونه، حتی اگر همه بندههای خدا هم نخواد او میتونه. خدا برام خواست. به هر كجا رسیدم خواست خدا بود. فردا اگه نخواد من با یك سرفه ممكنه از این دنیا برم. هر چیزی كه هست خداست.
یعنی همان لحظهای كه غرور ما رو بگیرد و فكر كنیم چیزی شدیم واقعا ضربه میخوریم و همانهایی كه بالا بردی شان میزنندت زمین. فقط و فقط خدا. حرف اول و آخر خدا. همه چیز خدا.