ماه و انگور - هایپرکلابز

بابک بهنام فر 7 سال پیش
ماه و انگور - هایپرکلابز هایپرکلابز :

دیوار های گلی
سقفهای کوتاه
در های چوبی
و جوی کوچکی که از دل کوچه
چون شعاع نور خورشید
راه بر دل رهگزران میگشاید
و شاخهء انگور
که با آرزوی دلبری
با هزاران امید
تن خود را بروی دیوار میکشد
تا گردنبند مروارید خود را
به رخ رهگزران بکشد
و دست من
که به انگور نمیرسید
پنجرهء اتاق گلی رو به خوشهء انگور باز میشد ، نور پر مهر ماه از بلور دانه های انگور عبور میکرد،
آنجا با عطر انگور می آمیخت و دیوار های اتاق نمور مرا هرشب و هرشب نقاشی میکرد.
رنگهای بی تکلف
دیوار های بی پناه
طرحهایی آمیخته از انگور و شب
عطر شب بو
صدای باران
رنگ ماه
بوی باد
دل کندن از پنجره سخت است ، ماه فریبنده تر از آنست که بتوان دل کند ، آه دیگر انگوری نیست ، عطری نیست
بومی نیست
و بجای شاخهء انگور ، دکلی فلزی درست روبروی پنجرهء آپارتمان من قد علم کرده و
دست من هیچ گاه به خوشهء انگور نخواهد رسید.

منبع :
5 نفر این را می پسندند
مشاهده 1 دنبال کننده
در حال نمایش 2 دیدگاه از 2 دیدگاه
حميدرضا كريمي حميدرضا كريمي like
7 سال پیش
سعیده شریفی سعیده شریفی خیلی متن لطیف و زیبایی بود . این جمله واقعا در ذهن ماندگار می شود: دست من هیچ گاه به خوشه انگور نخواهد رسید! تعبیر زیبایی از هجران!
7 سال پیش
1 

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب

سایر مطالب از بابک بهنام فر

سال نو
زنگ تفریح
هزار سال تنهایی
سزباز عاشق