هایپرکلابز : |گفتوگو با دکتر رضا پورحسین، دانشیار دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران دربارهی نقش تربیت کودک در شکلگیری سبک زندگی|
* به نظر شما تعریف ما از کودک تراز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت چه میتواند باشد؟ و برای تحقق این تعریف چه باید بکنیم؟
من اگر بخواهم از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و از گفتهها و نوشتههای رهبری انقلاب استفاده کنم، تقریباً سه مؤلفهی اساسی را میتوانم برای این تعریف ذکر کنم: «اندیشهورزی»، «شادابی» و «معنویت». عوامل دیگری هم در ذیل این سه عامل اصلی قرار میگیرند. این سه مؤلفه وقتی به صورت تؤامان در تربیت اعمال گردد، یک کلیت منسجمی را در شخصیت کودک شکل خواهد داد.
سه عامل فوق را باید خوب تشریح کنیم. یعنی تشریح کنیم که منظور ما از اندیشهورزی، شادابی و معنویت در کودک چیست؟ مثلاً انسانها در مواجهه با مسائل معمولاً دو نوع واکنش نشان میدهند، یکی واکنش «مسألهمحور» و دیگری واکنش «هیجانی». افرادی که مسألهمدار پرورش مییابند، به محض اینکه با مشکل کوچک یا بزرگی مواجه شوند، دنبال مسأله میگردند تا آن را حل کنند و اگر حل نکردند، هیجانی میشوند. در حالی که افراد هیجانی در مواجهه با مشکلات، ابتدا دچار هیجان میشوند.
بعد از اینکه اصول ما از تعریف استخراج شد، کارشناسان تربیتی باید روش پیشنهاد بدهند. یکی از جاهایی که کودک در این زمینه تربیت میشود، خانواده است. اگر پدر و مادر در مواجهه با مشکلات، ابتدا عصبانی یا دچار واکنش هیجانی نشوند، بلکه به حل مشکل فکر کنند، این آموزه میتواند به فرزندانشان هم انتقال یابد. برنامههای تلویزیونی و بهویژه برنامههای کودک ما هم میتواند نقش مهمی در این باره ایفا کند. مثلاً شخصیت کارتونی «ایکیوسان» یا همان «آیکیوسان» که وقتی با مسألهای مواجه میشد، مینشست و دستش را روی سرش میگذاشت و فکر میکرد و چنین تأثیر تربیتی را با آن لحظهی درنگ القا میکرد. همچنین استفاده از فن «طوفان فکری» در خانواده یا مدرسه برای تقویت تفکر در کودکان بسیار مؤثر است.
چرا تمایل به فرزندآوری همچون چند دهههای گذشته نیست؟ به دلیل رشد باورهای فردگرایانه است. بنابراین هرچقدر هم مشوقهای اقتصادی برای ترغیب خانوادهها به فرزندآوری داده شود نتیجهبخش نخواهد بود، زیرا دلیل اصلی چیز دیگری است. بسیاری از دیگر مسائل مربوط به سبک زندگی هم از این قبیل است.
وقتی کودکی را خردورز پرورش دهیم، نهادینهکردن و آموزش آموزههای دینی در او بسیار آسانتر است. در این صورت است که بهآسانی میتوان برای او سؤال ایجاد کرد که این نظم آفرینش ساختهی کدام ناظم است؟ و با همین سؤال ساده، استدلالهای عقلی و همهفهم دینی را ادامه داد. همچنین ما باید معنویت را تشریح کنیم، معنویتی که جدا میشود از رهبانیت یا عرفانهای کاذب و انزواگرایانه. به همین ترتیب شادابی و نشاط را هم باید تعریف کنیم.
بنابراین ما باید از کودکی که به دنبال پرورش او هستیم، تصویر واضحی داشته باشیم. امروز باید فکر کنیم که کودکان ما در چشمانداز سال ۱۴۰۴ باید دقیقاً واجد چه صفاتی باشند؟ حتی از نظر جسمی باید در چه وضعیتی باشند؟ قد، وزن، مو و شکل آنها باید چگونه باشد؟ بر این اساس است که همهی دستگاههای تربیتی ما باید جهتگیری و فعالیت کنند. مسیر نظام آموزشی ما باید از وضعیت خلاقیتکشی خارج شود و سعی کنیم علوم ضروری و اساسی و پایه نهفقط در نخبگان، که در عموم مردم گسترش یابد. همینطور دستگاههای دیگر نیز باید تغییر وضعیت بدهند......
در اینجا بخشی از سخنان ایشان آورده شده و شما عزیزان اگه خواستید گفتگوی کامل بخونید به سایت مرجع مراجعه فرمایید!