با مشکل فقر عاطفی چگونه برخورد کنیم- هایپرکلابز

راحله ... 8 سال پیش
با مشکل فقر عاطفی چگونه برخورد کنیم- هایپرکلابز هایپرکلابز :

متاسفانه مشکل فقر عاطفی در جامعه امروز ما بیداد می کند و آسیب های زیادی به افراد جامعه وارد آورده است!
نگاهی به شرایط و وضعیت زندگی زنان مجرم و آسیب‌پذیر نشان می‌دهد بیشتر این افراد از فقر عاطفی و عقده‌های درونی ناشی از کمبود محبت در زندگی رنج می‌برند. به اعتقاد آرش سیفی، دادیار اظهارنظر دادسرای امور جنایی تهران نیز “اگر بخواهیم اعتیاد را ریشه‌یابی کنیم به مسایل عاطفی می‌رسیم. معمولا افرادی بیشتر به سمت اعتیاد می‌روند که در معرض مشکلات عاطفی قرار داشته و دارند.”هرچند این موضوع تنها مختص زنان نیست و جامعه‌شناسان و آسیب شناسان بسیاری معتقدند فقر عاطفی جنسیت نمی شناسد اما از آنجا که روحیه زنان در مقایسه با مردان حساس‌تر است واکنش آنها در مقابل فقر عاطفی نیز بیشتر است.
به اعتقاد پروفسور هلمت کوری جرم‌شناس آلمانی اگر بخواهیم بیشتر فقر عاطفی را تبیین کنیم، می‌توانیم به کمبودهاى ناشى از رسیدگى نکردن والدین، ارضاى عاطفى نشدن، برترى دادن فرزندى بر فرزند دیگر توسط والدین، تنهایى بیش از اندازه، تخلیه روحى نشدن، سرکوبى شخصیت فرد توسط دیگران و تشویق و تحسین نکردن او و …اشاره کرد که همگى باعث ایجاد تشویش‌هایى در شخص مى‏شود. این تشویش‌ها و کمبودها و به قول روانشناسان چاله‏ها و حفره‏هاى روانى، شخص را به سمت تخلیه ناگهانى یا توسل به مواد مخدر براى از خود بی‌خود شدن یا جنون جنسى و فساد اخلاقى و… مى‏کشاند که هر یک در ذهن مجرم مکانیزم‌هاى دفاعى قلمداد مى‏شوند.
به اعتقاد جعفر بای جامعه‌شناس نیز موضوع مهربانی و محبت و تاثیر آن در بروز خشونت در جامعه به اعتقاد بسیاری مسئله مهمی نیست در حالی که تعمق درباره این موضوع و نگاهی به گذشته و زندگی مجرمان تصدیق می‌کند که خشت اول جرم و خشونت در یک فرد در نتیجه عقده‌های روحی و روانی پایه گذاشته می‌شود پس نمی‌توان از کنار موضوع فقر عاطفی در جامعه به سادگی گذشت؛ به خصوص با توجه به افزایش خشونت در جامعه می‌توان با قطعیت یکی از دلایل افزایش خشونت در جامعه را موضوع فقر عاطفی دانست؛ فقری که فراتر از فقر مادی موجب ابتلای جامعه به جرایمی می شود که گاه روح جمعی را تحت تاثیر قرار می‌دهند و گاه اثرات آنها سال‌های سال بر روح و روان جامعه رسوخ می‌کنند در نتیجه می‌توان یکی از کانون‌های اصلی شکل‌گیری جرم در جامعه را «فقر عاطفی» در جامعه دانست.
فقر عاطفی، فقر جدید قرن بیست و یکم
بای در ابتدا با بیان اینکه امروزه دنیا از فقر مهمی در رنج است،اظهار کرد: فقر نوینی که هیچ سرمایه ریالی نیاز ندارد. فقر جدیدی که با پول قابل جبران نیست. جنس فقر قرن 21 با جنس دیگر فقرها متفاوت است. این جامعه‌شناس در ادامه افزود: بیگانگی آدم ها از یکدیگر و بی تفاوتی آنان موجب پیدایش چنین فقری شده است . انسان محوری عصر جدید زمینه فرد مداری را از جوامع بشری فراهم ساخته و این پدیده شوم منجر به بروز معضلات و گرفتاری‌های فراوانی در عرصه زندگی ماشینی شده است. وی با تاکید بر اینکه غربت و تنهایی، بشر عصر حاضر دچار عوارض عجیب و غریبی کرده که به تبع آن نشانه هایی از بیماری های جدید در عرصه زندگی شهرنشینی را به معرض نمایش گذاشته است، گفت: انسان هایی که به واسطه جغرافیایی بسیار به هم نزدیک اند و اگر اراده کنند در کمترین زمان می توانند یکدیگر را ملاقات کنند و در آن واحد و یا در هر مکانی که قرار گرفته اند می توانند با یکدیگر به گفتگو بنشینند و با دیدار هم از جزئی ترین احوالات خود طرف مقابل را مطلع کنند در حالی که در حین این نزدیکی انسان‌ها بسیار از هم دورند. بای ادامه داد: در حالی که هیچ مانعی برای گفتگو و ملاقات نمی تواند باعث عدم تحقق چنین اراده ای شود.
تکنولوژی پیشرفته عصر حاضر ایجاد همه گونه ارتباطات بین فردی را فراهم کرده و با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن افراد می توانند چهره به چهره در کنار یکدیگر به تبادل نظر پرداخته و درخصوص موضوع مورد علاقه طرفین به تشریک مساعی بپردازند و در پرتو اینگونه ملاقات علاوه بر ابراز محبت و مهرورزی نسبت به یکدیگر عشق و علاقه و مهربانی یکدیگر را درک کنند. این محقق اجتماعی خاطرنشان کرد: بهانه های فراوانی برای ابراز محبت بین آدمیان وجود دارد و انسان ها از طرق گوناگون می توانند این نیاز روحی و روانی را در یکدیگر رفع کرده و نسبت به ارضای عاطفی خویش اقدامات مفیدی داشته باشند. بای با اشاره به بحث ارتباطات بین فردی نیز گفت: کاهش ارتباطات بین فردی علی رغم حضور همه گونه ابزارهای پیشرفته ارتباطات موجب بیگانگی انسان ها از یکدیگر شده است. افزایش دامنه بی توجهی و بیگانگی نسبت به یکدیگر زمینه ارتقای خشونت را در رفتارهای فردی و اجتماعی فراهم کرده است. وی افزود: آدمی می تواند با همه اعضای بدنش نسبت به کسی که دوستش می دارد ابراز محبت کند و می تواند مهرورزی و محبت دیگران را نیز درک کند. شیوه های محبت کردن نیز بسیار متنوع و متکثر است.
این جامعه‌شناس با بیان اینکه فقط کافی است فرد در دل اراده مهرورزی را نسبت به همنوعانش داشته باشد و بخواهد این سرمایه انسانی را هزینه کند، ادامه داد: در این شرایط محبت آمیز، انسان ها از عمر خویش لذت بیشتری خواهند برد و زندگی با کیفیت تر خواهد شد. مهر ورزیدن خود مهارت ارزشمندی است که این هنر را همگان ندارند . درک محبت دیگران نیز هنری است که باید در بین شهروندان تقویت شود. وی با اشاره به این دو خصیصه بیان کرد: مهارت مهرورزی و هنر درک محبت دیگران دو فضیلت ارزشمندی است که می تواند فضای جامعه را لبریز از مهر و محبت کند . در این بخش جامعه ما نیازمند توصیه ها و آموزش های لازم است تا بتوان محبت و مهرورزی را در جامعه تقویت کرد. کسانی که توانایی درک محبت دیگران را ندارند یا روش های مهرورزی را برای تزریق مهربانی به کالبد جامعه نمی دانند ضرورت دارد مورد آموزش قرار گیرند تا شاهد رفع خلا و ارضای این نیاز بسیار ضروری اجتماعی باشیم.
این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: همانگونه که کمبود مهر و محبت زمینه بروز عقده های روحی و روانی را فراهم می کند و چنانچه این پدیده تلخ کنترل نشود منجر به ابتلای جرم و جنایت می شود، افراط در محبت نیز آثار و عوارض نامناسبی را به همراه دارد، مهرورزی چون در آدمی به مدد عقلانیت شکل می گیرد و یا فکر و اندیشه پشتیبانی می شود، باید در حد نیاز و اندازه آدمی صورت گیرد. وی افزود: حفظ تعادل در مهربانی نه تنها منجر به بروز مشکلی
نمی شود که سلامت روحی و روانی و تعادل شخصیتی و اجتماعی را برای افراد به همراه دارد.
مهربانی های افراطی نیز صلابت شخصیتی فرد را در هم می ریزد و شرایطی را فراهم می کند که آدمی با کوچکترین ناخوشی و ناملایمتی فرو می شکند و با پایین ترین حد آستانه تحمل به عنصری سست و ضعیف تبدیل می شود.بای با تاکید بر اینکه از مسائل بسیار مهم در مهرورزی که حائز اهمیت است تقابل این صفت زیربنایی زندگی است، اظهار کرد: مهر و محبت کردن به یکدیگر یک فضیلت دو سویه است که افراد از یک سو به طرف مقابل مهر می ورزند و از سوی دیگر مایل اند مورد مهر و محبت قرار گیرند. در این مسئله دو مهارت اساسی برای فرد مطرح می شود؛ هنر مهر و محبت کردن و مهارت درک محبت دیگران که ناشی از مهرورزی آنان می باشد. این ارتباط دو سویه بدان جهت حائز اهمیت است که دو مهارت متفاوت است ولی باید بین آنها تعادل منطقی برقرار شود.
بای افزود:هر دو آنها از نیازهای اساسی آدمی محسوب می شود. در چنین شرایطی آدمی هیچ گاه احساس تنهایی نمی کند و به لحاظ روحی و روانی اشباع می شود. ارضای اینگونه نیازها فرد را به غنایی می رساند که هیچ گاه ابراز نیاز نکند. در چنین شرایطی خود گرفتار عقده های روانی نمی شود و کمبود محبت او را در زندگی آزار نخواهد داد. کسی که اینگونه باشد قطعا در دام جرم و جنایت گرفتار نمی شود. این محقق اجتماعی تاکید کرد: مشکلی که امروزه در این باره مطرح است معضل ناتوانی در ابراز محبت به دیگران که مهارت خاصی را می طلبد که مع‌الاسف طیف عظیمی از مردم به علت عدم تمرین‌های لازم در دوران خردسالی در ابراز شیوه های مهرورزی و رفتار محبت آمیز با دیگران عاجزند.
عدم درک محبت دیگران و بروز سوءتفاهم
بای همچنین ادامه داد: مسئله و مشکل دیگر ناتوانی در درک محبت دیگران است. به علت فقدان محبت از سوی دیگران توانایی‌های لازم در درک محبت دیگران را نیز ندارند و این مسئله منجر به سوءتفاهم در ارتباطات اجتماعی می شود. کج فهمی از رفتار دیگران منجر به فقدان مهرورزی و عدم درک محبت دیگران نیز از اتمسفر رفتارهای عاطفی در روابط اجتماعی می‌کاهد و زمینه تقویت خشونت را فراهم می‌کند. هر قدر مهربانی نسبت به یکدیگر بیشتر شود اتمسفر عاطفی بر محیط حاکم شده و میزان خشونت کاهش می یابد و برعکس. بای با تاکید بر اینکه فقر عاطفی متاسفانه به دلیل کاهش روابط بین فردی در صمیمی ترین نهاد اجتماعی (خانواده) باعث نوعی خلا عاطفی و بی‌عاطفگی می‌شود، اظهار کرد: این مسئله زمینه کمبود و کاستی های عاطفی فرد را به عقده های روحی و روانی کشانیده و مرگ عاطفه ها نیز رونق بازار خشونت می شود. این جامعه‌شناس تاکید کرد: فرد باید در ارتباطات اجتماعی خویش با دیگران ضمن ابراز مهرورزی تشنه مهربانی آنان شود تا این نیاز مبرم برآورده شود. انسان با کمند محبت باید در روابط بین فردی دلبستگی های عاطفی ایجاد کند و این دلبستگی ها عطش مهر و محبت را کاهش داده و با حاکم ساختن رافت و جو انس و الفت به بیگانگی انسان ها با یکدیگر پایان می دهد و در این محیط نقش نهاد خانواده بسیار برجسته است تا فرد این دوره غربت و تنهایی را در دوری سپری نکند.
جامعه امروز ایران جامعه انبوه‌های تنها
بای درادامه با اشاره به جامعه امروز ایران بیان کرد: در جامعه ما افراد به ظاهر در کنار هم زندگی می‌کنند اما همه از تنهایی می‌نالند و ارتباطات میان‌فردی به کمترین حد خود رسیده که به این نوع جامعه انبوه تنها می گویند. ضعف شدید ارتباطات میان فردی که کاهش گفتگوی چهره به چهره را به دنبال دارد جو مهربانی را کاهش داده و امروزه ارتباطات موبایلی نیز نمی تواند در انجام ارتباط چهره به چهره جایگزین شود. این جامعه‌شناس تاکید کرد: این در حالی است که مردم ایران به لحاظ اسلامی و دینی به پیامبری اعتقاد دارند که رحمه ‌للعالمین است و به لحاظ ملیت در کشوری زندگی می‌کنند که امام رضا (ع) در جوارشان دفن شده است؛ امامی که به امام رئوف شهرت دارد.
وی تاکید کرد:از سوی دیگر فضای مجازی توانایی تزریق مهر و محبت را ندارد اگر چه ظاهرا ارتباطات آسان و راحت شده اما چون با واسطه است برای آدمی انبساط خاطر را به دنبال ندارد. انتظار می رفت با سهولت و رونق ارتباطات موبایلی و مجازی ، کیفیت زندگی نیز ارتقا یابد ولی متاسفانه اینگونه ارتباطات نتوانست بار عاطفی مورد انتظار را به عنوان غذای روح به جان انسان ها تزریق کند. علی رغم کثرت ارتباطات نمی توان خود را از ارتباطات چهره به چهره بی نیاز دید و برای اشباع عاطفی، بشر همچنان نیازمند ارتباطات چهره به چهره است. وی با بیان اینکه به راستی این سرمایه غنی اجتماعی منجر به انسجام ، اتحاد و رفاه اجتماعی می شود، خاطرنشان کرد: از سوی دیگر اعتماد اجتماعی و مشارکت گروهی را نیز افزایش می دهد چون در پس اینگونه ارتباطات که با همزبانی آغاز می شود به همدلی و همدردی ختم شده و فرد با مهربانی روحیه خوبی یافته و با گفتگوی متقابل اختلاف نظرها کاهش یافته و افراد در پس دیدارها و گفتگوهای چهره به چهره به وحدت نظر رسیده و این پدیده باعث کاهش تنش های اجتماعی می شود.

منبع :http://www.hidoctor.ir/96902_%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D...

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب