هایپرکلابز : کدامیک از حالتهای زیر توصیف مناسبی برای نحوهی حل مشکلات و اختلاف نظرهای پیش آمده با شریک آیندهی زندگیتان است؟
با آرامش و احترام در مورد مشکل با یکدیگر گفتگو میکنید تا به یک راهحل مورد توافق طرفین برسید.
کسی که بلندتر فریاد میزند و واکنشهای احساسی شدیدتری نشان میدهد همیشه برندهی مشاجره است.
اگر گزینهی شمارهی 2 توصیفکنندهی رفتار شما و شریک آیندهی زندگیتان باشد حتماً روز به روز میزان اختلاف نظر شما در حال افزایش است چرا که نه تنها مشکلات با بروز واکنشهای احساسی رفع نمیشوند بلکه این نوع رفتارها دلیلی برای ایجاد اختلافات بیشتر نیز خواهد بود.
از دیدگاهی دیگر، برای حل مشکلات خانوادگی ممکن است پیش از این سعی کرده باشید از دعوا و جنجال پرهیز کنید چون میدانید که مشاجره و بروز واکنشهای احساسی شدید واقعاً هیچ کمکی به رفع مشکلات نمیکند، ولی این کار هم دیگر سودی ندارد و تحمل رفتار نامزدتان و نادیده گرفته شدن از طرف او بیش از این قابل تحمل نیست. حتی اگر سعی کنید مشکلات را با خونسردی و احترام به طرف مقابل حل کنید، شریک زندگیتان از انجام متقابل این کار سر باز میزند و تنها در شرایطی حاضر به مذاکره است که شما هم فریاد بزنید. پس اگر شما بخواهید از حل مشکلات با جنجال و فریاد زدن اجتناب کنید به زودی کوهی از مشکلات حل نشده شما را احاطه خواهد کرد. آیا شما در حال گذراندن شرایطی مشابه با موارد ذکر شده هستید؟
چنین شرایطی مثال واضح دور باطل است. مشکلاتی که ازدواج شما را تهدید میکند باعث ناراحتی شدید شماست. نمیتوانید آنها را با گفتگو حل کنید ولی باید سریعاً حل شوند. تمام راهحلهای ممکن مشکلات خانوادگی احتیاج به زمان دارند و یا ناخواسته منجر به عصبانیت، بی احترامی و انواع دیگر واکنشهای احساسی شدید و در نتیجه دور شدن بیشتر شما از یکدیگر میشود. نامزد شما به این نتیجه رسیده است که مشکلات موجود به هیچ وجه با گفتگوی منطقی حل نمیشوند و زمانی که هر دو در آرامش هستید مشکلات را ندیده میگیرد و تا زمانی که شما عصبانی میشوید و او دیگر نتواند وجود آن را انکار کند.
اولین مزیت بروز واکنشهای احساسی در زندگی مشترک این است که مشکلات به ندرت نادیده گرفته میشوند و با کوچکترین اختلاف نظر و دعوای جدی به رخ طرف مقابل کشیده میشوند. ولی متأسفانه این مزیت بزرگ! کمتر منجر به حل مشکلات میشود. پس با وجود این همه تضاد چگونه یک فرد احساساتی میتواند کوچکترین امیدی به ثبات زندگی مشترک داشته باشد. اگر هیچ راهی برای حل مشکلات افراد احساساتی وجود نداشته باشد، چطور ممکن است افرادی که نا خواسته واکنشهای احساسی شدید نشان میدهند بتوانند ازدواج موفقی داشته باشند؟
خوشبختانه راهکارهایی برای حل مشکلات خانوادگی افراد احساساتی وجود دارد که در ادامه به بررسی این راهکارها خواهیم پرداخت.
برای شروع فرض را بر این میگذاریم که تنها راه حل برای مشکلات خانوادگی گفتگوی با آرامش و منطقی در مورد آن و جستجوی چاره ای است که طرفین در مورد آن توافق داشته باشند. علاوه بر این دعوا و فریاد زدن را نیز به کلی از معادله حذف میکنیم. ابتدا به یاد داشته باشید که تنها شما میتوانید واکنشهای احساسی خود را مهار کنید و کس دیگری این توانایی را ندارد. با توجه با این مقدمات میتوان نتیجه گرفت که در هنگام مواجه شدن با مشکلات خانوادگی واکنشهای احساسی به صورت ناخودآگاه بروز میکنند و بدین ترتیب شما با عصبانی شدن زیاد ناخواسته به خود آسیب میرسانید و از پیدا کردن راه حل برای مشکلات ناتوان میشوید.
حال بهتر است اندکی توقف کنیم و نگاهی به آنچه گذشت بیندازیم. اگر شما با فرضیات و نتیجه گیری طرح شده در پاراگراف قبلی موافق نیستید، هنوز آمادگی استفاده از راهکارهای ارائه شده را ندارید. اگر مسئولیت کامل واکنشهای احساسی خود را به عهده نگیرید و دیگران را به این دلیل سرزنش کنید، هرگز قادر نخواهید بود به دیدگاه ذهنی مناسبی برای حل مشکلات خانوادگی دست پیدا کنید. در غیر این صورت اولین قدم برای تبدیل شدن به یک حلال خبرهی مشکلات خانوادگی یادگیری چگونگی حفظ آرامش در بحبوحهی ناامیدی و درماندگی است که به تمرین زیادی نیاز دارد.
اولین قدم حل مشکلات خانوادگی ، کنترل احساسات در هنگام مواجه شدن با مشکلات خانوادگی است. اگر این مشکلات شما را عصبانی کند هیچگاه موفق به رفع آنها نخواهید شد. ولی آیا یک فرد احساساتی میتواند نحوهی کنترل واکنشهای احساسی خود را فرابگیرد؟ حتماً میتواند. همانطور که هزاران نفر دیگر از جمله ورزشکاران حرفه ای آموختهاند چگونه احساسات شدید خود را در مواجهه با سختیها مهار کنند و آرامش خود را حفظ نمایند.