هایپرکلابز : ليندا کياني بازيگر محبوب و محجوب تئاتر، تلويزيون و سينما که در پس چهره آرامش حرفهايي ناگفته را ميشنوي که اگر بگويد شنيدني و خواندنيتر خواهد شد اما به خاطر همان محجوب بودن و صبوري ذاتي توجيهي براي هضم آن ناگفتهها در درونش پيدا ميکند تا نه کسي آزرده شود و نه خود در مظان اتهام فهميدن قرار بگيرد!
ليندا کياني بازيگر محبوب و محجوب تئاتر، تلويزيون و سينما که در پس چهره آرامش حرفهايي ناگفته را ميشنوي که اگر بگويد شنيدني و خواندنيتر خواهد شد اما به خاطر همان محجوب بودن و صبوري ذاتي توجيهي براي هضم آن ناگفتهها در درونش پيدا ميکند تا نه کسي آزرده شود و نه خود در مظان اتهام فهميدن قرار بگيرد! همه جا دانايي پرسود و زيان نيست آنگاه حُسن دانايي به تو زده ميشود که قصد سفر بي بازگشت داشته باشي... کياني درس خوانده فلسفه است و به دنبال حل و فصل چراييهاي بسياري از خود و جامعه.
ليکن طغيان سئوالات گاهي انسان را مجبور به عبور بيجواب ميکند عبوري که خود ميداني عبور نيست بلکه عبوري از جنس توقف است! با مقداري ترديد و دو دلي دعوت روزنامه را لبيک گفت و در ساعت مقرر به دفتر روزنامه آمد اما قبل از آمدن قول گرفته بود که گفتوگويي کليشهاي و روتين و جاري نباشد و اصرار داشت که بپذيريم او هم يک شهروند عادي است و در جايگاه دغدغههاي يک شهروند سخن بگويد! با هم گفتوگوي خودماني و پُر از علامت سئوال دوباره را از سر ميگذرانيم.
بر اساس قولي که دادم مجبورم با طمأنينه سئوال بپرسم.
ممنون و اميدوارم که روي قولتان باشيد!
دوست داريد سئوال نپرسم و فقط حرفهايي که دوست داري را بزني؟
(ميخندد) نه سئوال بپرس.
چرا فلسفه خوانديد؟
شايد به دليل درون گرايي و يا شايد به دليل سئوالات فراواني که از ايام نوجواني و جواني گريبانم را گرفته بود و يا شايد هم به اين سبب که دنياي درون بسيار شلوغتر از دنياي بيرون است. اگر اين گونه پاسخ بدهم شايد بهتر باشد که فلسفه به دنبال چرايي و چيستي علتها و معلولها است و من هم از همان ايام نوجواني دلايل و چرايي و چيستي هر واقعهاي برايم مهم بود.
چرا به هنر بازيگري علاقهمند شديد؟
هر نوعي از هنر پاسخي است به همان چراييها و چيستيها و هنر بازيگري هم به انسان ميآموزد که وجههاي گوناگون خود را بازي کند. وجهها و جنبههايي که اگر آن را آگاهانه بازي نکني بالاخره آن وجهها و جنبهها تو را به بازي خواهند گرفت و درآن شرايط به دليل طغيان آنها تو سر سپرده تمام و کمال خواهي شد و به هر سويي که بخواهند تو را خواهند برد و در واقع از دسترس خود خارج خواهي شد. پس هر زنگ و صدايي هم برايت ناشنيدني خواهد شد تا آنگاه که به علامت تسليم دستهايت را بالا ببري و همه وجوهت چه مثبت و چه منفي را بپذيري!
پاسخ هايت سنگين و قابل تأمل است و نياز است که چند روزي روي آن فکر کرد اجازه دارم فقط چند سئوال شخصي بپرسم.
(ميخندد) آره فقط براي چند سئوال به شما اجازه ميدهم.
ورزش ميکنيد؟
بله
چه ورزشي؟
بدنسازي، ايروبيک و واليبال با هنرمندان...
چرا ورزش ميکنيد؟
ورزش در برقراري تعادل بين جسم و روح تأثيرگذار است. يکي از ابزارهايي که در جهت رسيدن به تعادل بين جسم و روح کمک ميکند ورزش است و بايد اعتراف کنم روح زندگي در هر ورزشي نهفته است.
بيشتر توضيح ميدهيد؟
همان طور که خواب براي جسم و روح مهم است ورزش نيز به همان اندازه خواب براي جسم و روح نياز است. دقت داشته باشيد که من از کلمه نياز استفاده کردم و اگر اين نياز را همگي باور کنيم آنگاه ورزش در سبد خانوار هر ايراني تبديل به يک خوراک روزانه خواهد شد.
به فوتبال علاقمند هستيد؟
بله به فوتبال علاقه دارم اما نه آنگونه که شما علاقه داريد (ميخندد) توجه من به اين رشته از آن جهت است که رشته فوتبال در دنيا از جايگاه و اهميت ويژهاي برخوردار است پس اگر هم علاقمند نباشم اين توجه همگاني من را نيز به سوي خود جلب ميکند.
ميتوانم سئوالي سرخابي بپرسم؟
(ميخندد) ميدانم چه ميخواهي بپرسي.
چه ميخواهم بپرسم؟
که طرفدار پرسپوليس هستم يا استقلال.
درست حدس زديد، (بپرسم)؟
بپرس؟
طرفدار کدامشان هستي؟
(کمي فکر ميکند) حالا که فکر ميکنم ميبينم يک مقدار پرسپوليسيام.
واضحتر بگو.
(ميخندد) استقلال را هم دوست دارم اما فکر ميکنم بيشتر پرسپوليسي هستم.
سياسي جواب ميدهي؟
متأسفانه از سياست اصلاً سر درنميآورم.
داربي را ديدي؟
بله ديدم.
از برد پرسپوليس خوشحال شدي؟
بيشتر از شکست استقلال و آن هم به خاطر هوادارانش ناراحت شدم و مهمتر اينکه هنوز آزره خاطر هواداران پرشور تراکتور هستم.
پس فوتبال را جدي پيگيري ميکنيد؟
اين هفته آخر را جدي پيگيري کردم (ميخندد) و حيف که تراکتور در حضور هوادارانش قهرمان نشد! راستي نکتهاي را بگويم عکس روي جلد روزنامهتان جالب بود تصوير شخصيکه روي زمين افتاده بود (بازي تراکتور- نفت) شبيه رامبد جوان است! (اين تصوير مربوط است به تيتر روي جلد يکشنبه 27/2/94 که طرفدار تراکتور بعد از شنيدن حقيقت بيهوش بر روي زمين افتاده بود.)
بيننده برنامه خندوانه هستيد؟
بله هستم.
دوست داريد ميهمان برنامه رامبد جوان باشي؟
(ميخندد) برنامه جالبي است، البته اگر طبق آزادي و اختيار تهيه کننده و کارگرداني باشد.
از رامبد جوان درخواست ميکنيم که شما را دعوت کند .
(ميخندد) ممنون از لطفتان!
به عنوان تماشاگر ديدن از نزديک مسابقات ايران در جام جهاني لذت داشت؟
خيلي لذت برديم اما حواشي به وجود آمده براي هنرمندان خاطرمان را آزرده کرد.
قضيه شلوارکها و... را ميگويي؟
(ميخندد) چيز خاصي نبود اما بزرگش کردند.
چه کسي به حواشي دامن زد؟
هواداراني که آنجا بودند يک موضوع نه چندان مهم را توسط شبکههاي مجازي بسط و گسترش دادند و نتيجه هماني شد که ميدانيد.
بالاخره هنرمندان به نوعي نمايندگان کشور بودند؟
درست است اما به دليل حساسيتهايي که به سبک رفتاري ايرانيان هست ممکن است هر مشکل جزئي، جلوهاي بزرگ پيدا کند. کاري کردند که آقايان از آن پس شلوارهايي ميپوشيدند که پاچهاش روي زمين کشيده ميشد! (ميخندد)
آخر عرف اين است که بعضي از مردان در ايران آستين کوتاه ميپوشند اما به يک باره آستين کوتاه در برزيل تبديل به شلوارک شد. اين تند رفتاري قابل هضم نبود. اين طور نيست!
(ميخندد) بالاخره فقط براي ساعاتي اتفاق افتاد و تمام شد!
هنرمندان بانو که منشوري نشدند!؟
(با صداي بلند ميخندد) نه به هيچ عنوان. خيلي دقت داشتيم و همواره فکر ميکرديم شبحي ما را تعقيب ميکند! (دوباره ميخندد) اما واقعاً صادقانه بگويم که نمايندگان شايستهاي براي کشور بوديم. بالاخره گاهي و هرازگاهي بروز چنين مسائلي آگاهترمان ميسازد که چطور و چگونه بايد مراقب باشيم.
با کدام بازيگر دوست و صميمي هستي؟ (رفت و آمد داري)
براي همگي احترام قائل هستم اما هنوز دوستان من که در واقع با آن ها رفت و آمد دارم همان دوستان قديم خارج از عرصه بازيگري هستند.
کدام کار خود را در عرصه بازيگري بيشتر ميپسندي؟
«وضعيت سفيد» عالي و هر قسمت آن شبيه يک فيلم سينمايي بود که آن هم به خاطر حضور آقاي نعمتاله بود اما همه کارهايم را دوست دارم و هر کدام خصلت و خاصيت خود را داشت و در همان برهه از زمان و مکان مفيد فايده بود. کارهايي مثل رستگاران ، وضعيت سفيد، پايتخت و...
اکنون مشغول به کاري هستي؟
بله در سريال نفس گرم آقاي عسگرپور مشغول بازيام.
ميتوانم بپرسم چند بهار از خدا عمر گرفتهاي؟
(ميخندد) بله، من 34 بهار را گذراندهام.
ازدواج کردهاي؟
خير هنوز به دليل مشغله زياد ازدواج نکردهام.
يعني کسي به خواستگاريت نيامده؟ (ميخندم)
(ميخندد) من بايد خودم انتخاب کنم!
پدر و مادرت در قيد حيات هستند؟
متأسفانه پدرم 10 سال پيش به رحمت خداوند رفتند اما مادرم در قيد حيات هستند.
دغدغهات چيست؟
دغدغهام راجع به اتفاقات پنهان سينما و تلويزيون است.
بيشتر توضيح بده؟
خيلي چيزها اذيت کننده هستند. بعضيها کاسه داغتر از آش هستند و براي آنان فرعيات مهمتر از اصليات .
توضيح بيشتر...
(ميخندد) ببينيد، در همه جاي دنيا کيفيت مهمتر از کميت است اما متاسفانه در اينجا بعضي از کارگردانها هستند که اصلاً به نوع بازي و روش بازيات کاري ندارند آنچه براي آنان مهم است مثلاً اينکه يک تار مويت بيرون نباشد! اين نکته هم مهم است اما مهمتر آن است که ديدگاه و نوع روش خريدار داشته باشد نه اينکه اصل را رها کند و براي همسان سازي خريدارانه شکلي روح بازيگري را فراموش کند!
مردم ايران زمين چگونه هستند؟
مردم سادهاي داريم. البته اين را بگويم که خودم هم جزو مردم هستم و با همسايه بغليمان هيچ فرقي ندارم اما سادگي خاصي در وجود تکتک ما مردم تبلور و عينيت دارد و اين سادگي زيبايي خاصي را به ما مردم داده است. اما در اين شرايط زماني زياد هم نبايد زيبا بود.
(ميخندد)
آرزويت چيست؟
آرزوي من سلامتي خانواده و مردم است و البته آرزوي شخصي من در بعد کاري خلاصه ميشود که بتوانم آرام آرام به هدفهايم برسم.
اهل مطالعه هستي؟
انسان بدون مطالعه يعني هيچ!
آخرين کتابي که خواندهاي؟
کتاب اتفاق که نويسنده آن گلي ترقي است.
در پايان حرف ناگفتهاي داري بگو؟
حرفهاي ناگفته را که نبايد گفت.(ميخندد)
حرفهاي جاماندهات را بگو...
(ميخندد) اين بهتر شد. از خانوادهام کمال تشکر را دارم از همه کساني که با نگاه مثبت و يا منفي من را ترغيب کردهاند هم تشکر ميکنم. اميدوارم روزي فرا برسد که همگي ما سادگي همراه با آگاهي داشته باشيم. از روزنامه خوب 90 هم تشکر ميکنم که اين فرصت را در اختيار من قرار داد تا گپي خودماني داشته باشيم.