هایپرکلابز : چنانچه کسی از شغل و کاری که داشته اخراج شود مجازاً و از باب کنایه گفته می شود: «زیر پایش را جارو کرده اند.»
اما ریشه این مثل:
به طوری که می دانیم سابقاً که میز و صندلی و مبل و نیمکت کمتر معمول بود ساکنان خانه و حتی میهمانان غالباً چهار زانو و کوچکترها دو زانو بر روی فرش اطاق می نشستند و به گفت و شنود و صرف تنقلات می پرداختند.
فرش اطاقها در خانه متمکنان و ثروتمندان اکثراً از جنس قالی و در منازل افراد متوسط از جنس نمد و احیاناً حصیر و زیلو بوده است. بهداشت به معنی و مفهوم واقعی وجود نداشت و خیابانها و کوچه ها هم اسفالت نبود که گرد و خاک از آن بلند نشود.
گاهی شدت وزش باد در وسط روز انبوهی از گرد و غبار را به داخل اطاق سرازیر می کرد که بانوی خانه ناگزیر می شد چند بار اطاق را جارو کند و خاک و خاشاک و آنچه را که بر اثر وزش باد به داخل اطاق نفوذ کرده از روی فرشها بزداید.
معمولاً خدمتکار یا کدبانوی خانه از صدر و بالای اطاق نشیمن جارو می کرد و گرد و خاک را به پایین اطاق و در خروجی انتقال می داد و با خاک انداز برمی داشت.
در چنین موارد اضطراری و استثنایی معمول نبود که همه ساکنان اطاق نشیمن از جای خود برخاسته به خارج از اطاق بروند و آن گاه اطاق را جارو کنند بلکه خدمتکار یا کدبانوی خانه از بالای اطاق که شروع می کرد به هر یک از افراد نشسته که می رسید آن شخص از جایش برمی خاست و خدمتکار یا کدبانوی خانه زیر پایش را جارو می کرد تا به دیگری و دیگران و سرانجام به آستانه و کریاس در خانه می رسید.
از آنجایی که این گونه جارو کردن در مواقع ضروری و پیش بینی نشده موجب می شد افرادی که به راحتی و آسایش نشسته بودند از جایشان برخیزند و در گوشه ای بایستد تا زیر پایشان جارو شود لذا این عمل نقل مکان و سلب آسایش ناشی از زیر پا را جارو کردن رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد و در مورد هر گونه اخراج یا انتقال افراد از شغل و کارشان مورد استفاده و استناد قرار گرفت.