من تو را به دوش کشیدم ...- هایپرکلابز

ليلا س 10 سال پیش
من تو را به دوش کشیدم ...- هایپرکلابز هایپرکلابز :

خوابیده بودم؛ در خواب کتاب گذشته ام را باز کردم و روزهای سپری شده عمرم را برگ به برگ مرور کردم.
به هر روزی که نگاه می کردم، در کنارش دو جفت جای پا بود. یکی مال من و یکی مال خدا.
جلوتر می رفتم و روزهای سپری شده ام را می دیدم.
خاطرات خوب، خاطرات بد، زیباییها، لبخندها، شیرینیها، مصیبت ها، … همه و همه را می دیدم؛
اما دیدم در کنار بعضی برگها فقط یک جفت جای پا است.
نگاه کردم، همه سخت ترین روزهای زندگی ام بودند.
روزهایی همراه با تلخی ها، ترس ها، درد ها، بیچارگی ها.
با ناراحتی به خدا گفتم: «روز اول تو به من قول دادی که هیچ گاه مرا تنها نمی گذاری.
هیچ وقت مرا به حال خود رها نمی کنی و من با این اعتماد پذیرفتم که زندگی کنم. چگونه،
چگونه در این سخت ترین روزهای زندگی توانستی مرا با رنج ها، مصیبت ها و دردمندی ها تنها رها کنی؟ چگونه؟»
خداوند مهربانانه مرا نگاه کرد . لبخندی زد و گفت:
« فرزندم! من به تو قول دادم که همراهت خواهم بود. در شب و
روز، در تلخی و شادی، در گرفتاری و خوشبختی. من به قول خود وفا کردم، هرگز تو را تنها نگذاشتم، هرگز تو را رها نکردم، حتی برای لحظه ای!
آن جای پا که در آن روزهای سخت می بینی ، جای پای من است ، وقتی که تو را به دوش کشیده بودم!»

منبع :http://hyperclubz.com
13 نفر این را می پسندند
مشاهده 0 دنبال کننده
در حال نمایش 5 دیدگاه از 10 دیدگاه
مژگان مرتاض معصوم مژگان مرتاض معصوم وای خدا جووووووووووووون
10 سال پیش
عاشق غریبه عاشق غریبه خدا جون دوستت دارم.
10 سال پیش
شقایق م شقایق م چقدر زیبا ... applause
10 سال پیش
حسین * حسین * .•°*LIKE*°•. ¸. ¸.•°*LIKE*
10 سال پیش
سید امید امام جمعه سید امید امام جمعه زیباست...لااااایک
10 سال پیش
1 2 

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب