هایپرکلابز : کتاب «تأثير ادبيات ايران بر ادبيات اسپانيايي زبان»چاپ و منتشر شد.
به گزارش خبرگزاري آريا،در اين کتاب سعي شده با بهرهگيري از منابع و مستندات اسپانيايي زبان نشان داده شود محققان و انديشمندان اين زبان، چه ميزان به تأثيرات ايراني، اسلامي و شرقي اذعان داشتهاند.
مطالعه ادبيات ايران و اسپانيا با توجه به روابط فرهنگي دو کشور، نشان دهنده تشبهات بسياري است که حاکي از تأثيرپذيري ادبيات اسپانيا از ادبيات شرقي اسلامي و ايراني است. بهطوري که شاهد تاثير ادبيات فارسي در نويسندگان صاحب نام دنياي جديد، چون خورخه لوئيس بورخس و روبن داريو و بسياري ديگر هستيم.
در فصل اول اين کتاب با عنوان «مروري بر تاريخ اسپانيا»، تاريخ اسپانيا در دوران درخشان اسلامي به اختصار مرور ميشود و در پي آن تأثير فرهنگ شرقي – اسلامي، که متضمن تمدن ايراني نيز هست، بررسي ميشود. در همين فصل بخش کوتاهي نيز به روابط ميان ايران و اسپانيا اختصاص داده شده است که به قرنها قبل بازميگردد.
در فصل دوم، «قرون وسطا: قرن دهم تا پانزدهم»، به بررسي آثار ادبيات اسپانيا در اين دوران ميپردازيم و تأثير فرهنگ و ادب ايراني را در اين آثار جستجو ميکنيم. ادبيات مکتوب اسپانيا حدودا از پايان قرن دهم و اوايل قرن يازدهم ميلادي آغاز شد که اين آغاز نيز از تأثيرات همزيستي فرهنگ اسلامي با مسيحي دور نبوده است.
«ادبيات عصر طلايي و دوره روشنگري» عنوان فصل سوم کتاب حاضر است که دربرگيرنده ادبيات اسپانيا از قرن شانزدهم تا اوايل قرن نوزدهم است و تأثير ادبيات فارسي بر آن در اين دوران بررسي شده است. از کالدرون دلا بارکا، که در «زندگي روياست» تأثيرپذيري خود از اثر عظيمي چون شاهنامه فردوسي را به خوبي نشان ميدهد، تا سشان خوان دلاکروز که شيفته مونا شده بود، همگي از برجستهترين اديبان اين دوره به حساب ميآيند.
در فصل چهارم اين کتاب نيز، تأثير ادبيات فارسي بر ادبيات اسپانيا «از قرن نوزدهم تا قرن حاضر» بررسي ميشود. در اين بخش از توجه رمانتيستها و مدرنيستها و ديگر شاعران و ادبيان معاصر اسپانيا به ادبيات فارسي سخن گفته خواهد شد. در اين بخش آثاري از شاعراني چون فردريکو گارسيا لورکا گرانادايي، که مجذوب حافظ شده بود، تا خوان رامون خيمنس، مسحور سعدي، سخن به ميان آمده است.
در فصل پنجم، تأثيرات ادبيات فارسي در ادبيات کشورهاي آمريکاي لاتين بررسي ميشود. در ادبيات جوان آمريکاي لاتين نيز نويسندگان و شاعراني نيز آثاري تحت تأثير ادبيات فارسي خلق کردهاند. خورخه لوئيس بورخس از نامآوران ادبيات جهان، به طور شگفت انگيزي محسور ادبيات شرقي و اسلامي و همچنين ايراني بوده است.
در بخشي از اين کتاب ميخوانيم: «فردريکو گارسيا لورکا درباره تأثير شعرهاي حافظ در اسپانيا چنين ميگويد:
«در سال 1400م، کوليها از ظلم و ستم تيمور فرار کرده و از شرق گريختند. بيست سال بعد اين قبايل در اسپانيا و ديگر شهرهاي اروپا ظاهر شدند. آنها با ورود به اندلس، عناصر بومي آنجا را با عناصر بومي خود ادغام کردند و سبکي خلق کردند که امروزه با عنوان «آواز عميق» شناخته ميشود. همين کوليها نه فقط در اسپانيا، بلکه در سراسر اروپا با موسيقيهاي مردمي خود همگان را تحت تأثير قرار دادند و اينگونه باعث شهرت حافظ و ديوانش در اروپا شدند.»
کتاب «تأثير ادبيات ايران بر ادبيات اسپانيايي زبان» در 186 صفحه، با شمارگان دو هزار نسخه و به قيمت 13 هزار تومان توسط انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ و منتشر شده است.