هنر و سرگرمی > ادب و هنر

در این گروه مقالات متنوعی در مورد ادب و هنر منتشر می شود. شما می توانید ضمن استفاده از مطالب این گروه ، در تولید محتوای آن به ما کمک کنید و مطالبی که به نظرتان مفید است را برای ما ارسال کنید

1 2 3 4 5  ... 
محمد حسين رضايي
حاشیه‌‌ای بر کتاب «دا» ؛ خاطرات سیده‌زهرا حسینی حاشیه‌‌ای بر کتاب «دا» ؛ خاطرات سیده‌زهرا حسینی برای کسی باورپذیر نیست؛ چه آنها که در روزهای اولیه جنگ تحمیلی در خرمشهر حضور داشته، از نزدیک با سیده‌زهرا حسینی برخورد داشتند و حتّی با او کار می‌کردند و چه آنها که بعدها، سیر خاطراتش را در کتاب « دا ...
محمد  صادقی
داستان کوتاه ( قضاوت نابجا) قسمت دوم داستان کوتاه ( قضاوت نابجا) قسمت دوم -میدونی محمد چکارکرده؟! پدرم یک لحظه ازتعجب چشمانش گرد شد! -چکارکرده؟! -پول روزانه هایی که بهش میدی توی قلک نمی اندازه! پدرم با تعجب نگاهم کرد و گفت: (( نمی اندازه؟ خب پس چکارمیکنه؟!)) من یک لحظه...
محمد  صادقی
داستان کوتاه ( قضاوت نابجا ) قسمت اول داستان کوتاه ( قضاوت نابجا ) قسمت اول قضاوت نابجا با اینکه سرمای شدید زمستان همه درختها را خشک کرده بود، اما انگار زورش به درختهای کاج مدرسه ی ما نرسیده بود! برفی که از شب قبل باریده بود ، حیاط بزرگ مدرسه را سپید کرده و شاخه های درختان ک...
محمد حسين رضايي
نگاهی به رمان سیذارتا اثر هرمان هسه. نگاهی به رمان سیذارتا اثر هرمان هسه. کتاب سیذارتا با نثری فلسفی و سرشار از آموزه های انسانی، حدود 91 سال پیش توسط هرمان هسه ، تحت تاثیر مذاهب شرقی و آیین های مذهبی نوشته شد. مفاهیمی که همیشه نو و تازه است و رنگ کهنگی بخود نمی گیرد. او در...
معصومه شوقي
چهل حدیث در قالب داستان برای کودکان چهل حدیث در قالب داستان برای کودکان «چهل حدیث» یاشار کاندمیر، چهل حدیث را در قالب داستان کوتاه برای کودکان در کتاب «چهل حدیث» بیان کرده است که به‌وسیله مریم درپا ترجمه و از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شده است. ...
محمد  صادقی
داستان کوتاه (( فاصله )) قسمت سوم داستان کوتاه (( فاصله )) قسمت سوم فردای آن روز طبق قرار قبلی نیما به آدرسی که پرویزداده بود رفته و آنجا با شخصی که ظاهرا" معاون شرکت بود آشنا شد. بعد همراه با پرویز به اتاق مدیرشرکت رفتند. مدیرشرکت فردی بود جا افتاده با چهره ای م...
محمد  صادقی
داستان کوتاه (( فاصله  )) قسمت دوم داستان کوتاه (( فاصله )) قسمت دوم اکنون نیما مقابل پدر الهه نشسته و سکوت کرده بود. او نیز کمی نیما را براندازکرده و درحالیکه دستی به موهای جوگندمی خود می کشید ادامه داد: -خب مرد جوان ، من منتظرشنیدن حرفاتون هستم! -راستش نمیدونم چطور...
محمد  صادقی
داستان کوتاه  (( فاصله )) قسمت اول داستان کوتاه (( فاصله )) قسمت اول فاصله خورشید کم کم غروب می کرد. نیما ازسر بی حوصلگی توحیاط کوچک خانه نشسته و به سقف آسمون خیره شده بود! به آسمون آبی لایتناهی که همیشه پیش خود فکرمیکرد به راستی انتهای این آسمون کجاست؟ و هیچوقت هم ج...
فائزه انتظامی
هدیه روز مادر هدیه روز مادر روزی روزگاری در یک روستای دور افتاده پسری به نام عبدالله بامادرش زندگی می کرد. پدرش در جبهه حق علیه باطل شهید شده بود.انها کسی را نداشتند فقط خاله مادرش که نامش خاله سیمین بود در روستای همان نزدیکی ه...
م(پرستو) غ
م(پرستو) غ در ادب و هنر نوشت. 8 سال پیش
نگاه عاطفی نگاه عاطفی وقت داشتید بخونید خیلی زیباست. ﺗﻮﯼ ﻣﺒﻞ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺠﻼﺕ ﻣُﺪﯼ ﮐﻪ ﺯﻧﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺧﺮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . ﭼﻪ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﻫﺎﺋﯽ، ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ، ﭼﻘﺪﺭ ﺷﮑﯿﻞ ﻭ ﺗﻤﻨﺎ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺰ . ﺯﻧﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﺷﻤﻌﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﯿ...
1 2 3 4 5  ... 

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب