تربیت فرزند، قطعه‌ی گمشده‌ی پازل سبک زندگی ((بخش اول))- هایپرکلابز

تربیت فرزند، قطعه‌ی گمشده‌ی پازل سبک زندگی ((بخش اول))- هایپرکلابز هایپرکلابز :

«یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوه‌ى زیستن (این‌ها عبارهٌ اخراى یکدیگر است) این یک بُعد مهم است… ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم که هدف انسان، رستگارى و فلاح و نجاح است، باید به سبک زندگى اهمیت دهیم؛ اگر به معنویت و رستگارى معنوى اعتقادى هم نداشته باشیم، براى زندگى راحت، زندگى برخوردار از امنیت روانى و اخلاقى، باز پرداختن به سبک زندگى مهم است. بنابراین مسئله، مسئله‌ى اساسى و مهمى است.»[۱]
مقام معظم رهبری سبک زندگی را از ابعاد مهم تمدن‌سازی اسلامی مطرح می‌نمایند و در پیشبرد همه‌جانبه‌ی آن، به تمامی زوایا، نگاهی خردورزانه و پویا دارند. در پازل سبک زندگی اسلامی‌ایرانی، چگونگی تربیت فرزندان ایران اسلامی بر مبنای این سبک زندگی، بسیار ضروری و مهم می‌نماید؛ چرا که فرهنگ و آداب هر امری از کودکی بر جان افراد نقش خواهد بست و در صورتی که این تعلیم به درستی صورت گیرد، آینده‌ی روشنی را می‌توان برای فرد متصور بود. در این باب، در سلسله نشست‌های برهان در حوزه‌ی سبک زندگی، این بار به این مهم پرداخته‌ایم و در محضر دکتر «مجید ابهری»، استاد دانشگاه و متخصص علوم رفتاری و اجتماعی، گفت‌و‌گوی مفصلی در خصوص چگونگی تربیت فرزند و ترسیم فرزند تراز انقلاب اسلامی، داشته‌ایم. دکتر ابهری به امکان و ضرورت ایجاد الگوهای تربیتی مناسب، به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری سبک زندگی اسلامی‌ایرانی اشاره کردند. بخش اول این گفت‌وگو را در ادامه خواهیم خواند.
در ابتدا بفرمایید تعریف حضرت‌عالی از سبک زندگی و مظاهر آن چیست؟ در واقع سبک زندگی یک روح و پیکره‌ی اصلی دارد و همچنین با مظاهر و مصادیقی شناخته می‌شود. در این باب توضیحاتی بفرمایید.
ابتدا از نگاه رفتارشناسی اجتماعی اگر ما بخواهیم به سبک زندگی نگاه کنیم؛ روش و سیاق زندگی هر کس می‌شود سبک زندگی (Lifestyle).
در اروپا و کشورهای پیشرفته، در این اواخر، سبک زندگی به عنوان یکی از موضوعات و زیرمجموعه‌های علوم انسانی مطرح گردیده، کتبی در این حوزه نوشته شده و اظهارنظرهایی صورت گرفته است. در کشور ما نیز اخیراً این موضوع یک حالت فراگیر پیدا کرده است، در حالی که منابع سبک زندگی اسلامی صبغه و سابقه‌ای به طولانی تاریخ اسلام دارد. در قرآن کریم، سبک زندگی فرد از روز تولد تعریف شده است. اسلام برای بسترسازی روابط زناشویی، نام‌گذاری فرزند، ارتباط والدین با فرزند، ارتباط شاگرد با معلم، ارتباط همسایه با همسایه، ارتباط فرد با هم‌شهریانش، ارتباط ملت با حاکم، ارتباط حاکم با ملت، ارتباط اجزا با یکدیگر، تمام این‌ها تعریف شده و مقوم و بسیار مدون وجود دارد.
سال ۱۳۶۸ که برای اولین بار مقام معظم رهبری خطر شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی را گوشزد فرمودند، نخبگان و فرهیختگان جامعه شاید در وادی‌های دیگر بودند که عمق فاجعه را درک نمی‌کردند تا این اواخر. هر جایی که ایشان فرمایشاتی داشته‌اند، موقتاً یک تب رسانه‌ای افتاده و یک هیجان و خلجان رفتاری به وجود آمده است و اهمیت موضوع پس از چند همایش، سخنرانی، مصاحبه و کتاب، به دست فراموشی و طاق نسیان سپرده شده است. اما در خصوص سبک زندگی اشاراتی که ایشان داشته‌اند دقیقاً منظور تربیت قرآنی و نهج‌البلاغه‌ای است که متأسفانه حوزه‌های ما هم حتی در این زمینه اقدامات کاربردی نکرده‌اند، چه برسد به دانشگاه‌ها.
بنابراین می‌توانیم از نگاه آسیب‌شناختی اجتماعی تبیین کنیم که سبک زندگی افراد به اهدافی که برایشان ارزش‌های فکری، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تعریف می‌کند بستگی دارد.

اساس سبک زندگی غربی بر کدام مبانی استوار است؟ آیا می‌توان از این مبانی برای تدوین سبک زندگی اسلامی‌ایرانی بهره جست؟
سبک زندگی غربی بر اساس لذت‌طلبی مادی و لذایذ دنیوی طراحی شده است. یک زندگی تقریباً حیوانی از نظر فربه شدن جسم مد نظر است و در آن، برای روح سازوکاری پیش‌بینی نکرده‌اند.
البته از این خلأ معرفتی، معنوی و عرفانی و نیاز فطری بشر به معرفت جهان‌بینی سوءاستفاده کرده‌اند و عرفان‌های کاذبی همچون «اکنکارد»، «کابالا»، «شیطان‌پرستی» و مکاتب عرفانی «هندو»، «اوشو»، «مهربابا»، «هوتار»، «یوگا»، «فنگشویی» و امثال این‌ها را به وجود آورده‌اند و طرفداران عجیب و غریبی هم پیدا کرده‌اند. در ایران هم عرفان «حلقه»، «اکنکارد»، «کابالا» و «شیطان‌پرستی» به وجود آمده است؛ چرا که خلأ عرفان اسلامی در جامعه و عدم معرفی آن توسط خواص، باعث سوءاستفاده‌ی سودجویان شده و بستری را فراهم کرده است که جوانان جذب این مکاتب منحرف شوند.

از معیارهای مهم سبک زندگی غربی این است که «خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو». این یک سبک کلی است. سبک زندگی اسلامی و نهج‌البلاغه‌ای و علوی سبکی است که بر اساس رستگاری، تعالی و بالندگی روحی و فکری بشر بنا شده است.
از معیارهای مهم سبک زندگی غربی این است که «خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو». این یک سبک کلی است. سبک زندگی اسلامی و نهج‌البلاغه‌ای و علوی سبکی است که بر اساس رستگاری، تعالی و بالندگی روحی و فکری بشر بنا شده است. بنده به عنوان یک متخصص علوم رفتاری و آسیب‌شناسی اجتماعی، همواره تکیه به این امر داشته‌ام که از آنجا که ما از سبک زندگی اسلامی‌ایرانی فاصله گرفته‌ایم (که البته باید به دلایل این امر پرداخته شود)، تنها با ملغمه‌ای از تربیت و فرهنگ غربی و شرقی و وسطایی سبک زندگی را در جامعه ترویج داده‌ایم.
متأسفانه در سی سال گذشته، ما دچار پُرکاری فرهنگی بیرونی و کم‌کاری فرهنگی درونی شده‌ایم. به جای تربیت دینی آمده‌ایم آموزش دینی داده‌ایم. مشکل ما در زمینه‌ی سبک زندگی و روش زندگی از همین جا ناشی می‌شود.
در حال حاضر، بعضی ادعا دارند که فرضاً ما کتاب سبک زندگی و مهارت‌های اجتماعی نگاشته‌ایم، ولی باید توجه داشت که این‌ها ترجمه‌شده‌ی همان‌ کتاب‌های غربی است. ما دوباره داریم یک کار ترجمه‌شده و ملغمه‌ای از تفکر غربی، شرقی و اسلامی را به اسم سبک زندگی عرضه می‌کنیم. باز با این نگاه به اهداف مد نظر مقام معظم رهبری نخواهیم رسید.

منبع :http://emag.saza.ir/category/kids/

ارسال مطلب به هایپرکلابز

انتخاب كلوب :  
نوع مطلب :
ارسال مطلب